فهرست برنامه
– راز تعمید در کلیسای ارتودکس
– شرایط تعمید در کلیسای ارتودکس
– علت تعمید مسیح
– تعمید در کلیسای اولیه
– انواع تعمید
– تعميد وظيفه روحانیون
– ضرورت تعمید
– تعمید با فرو رفتن در آب (غسل)
– تعمید کودکان
– تعمید مجدد
– ثمرات تعمید
– سئوالات مربوط به تعمید
– جمع بندی
– راز تعمید در کلیسای ارتودکس
کليساي ارتدکس معتقد است، تعميد راه دريافت نجات، طهارت، عدالت، تولد تازه و پيوستن به بدن مسيح است. تعمید اطاعت از حکم آخر خداوند است: «پس برويد و همه قومها را شاگرد سازيد و ايشان را به نام پدر، پسر و روحالقدس تعميد دهيد[1]» ؟ در کليساي ارتدکس، تعميد تنها بوسيله روحانیون انجام میشود و يکي از رازهاي کليسا است .
کليساي ارتدکس تعميد را با غسل[2] در آب انجام میدهد و کودکان را بر اساس ايمان والدينشان تعميد میدهد.
تعمید اولین رازی است که یک مسیحی شایسته دریافت آن می شود. به وسیله تعمید است که ایماندار از گناهانش پاک شده و بوسیله روح القدس تولد تازه می یابد و فرزندخوانده و عضو خانواده الهی می شود. (یوحنا 3:5)
تا زمانیکه تعمید نیابیم نمی توانیم سایر رازها (مثل عشا، ازدواج و …) را دریافت کنیم.
به همراه راز تعمید ، رازهای مهر شدن (تدهین) هم انجام می شود و بعد از شخص دریافت کننده عشاء (بدن و خون خداوند) دریافت می کند.
راز تعمید را خود مسیح بنیان نهاده است و بعنوان نمونه خودش از یحیی تعمیددهنده تعمید یافت . تعمید یحیی فقط تعمید توبه بود و با تعمید کلیسایی متفاوت می باشد.
مسیحیان اولیه در رودها تعمید می یافتند. همینطور که مسیح در رود اردن تعمید یافت. البته از همان زمان رسولان بعضی تعمیدها هم در خانه ها انجام می شد. مثلا پولس رسول در خانه تعمید یافته است. به علت مخالفت ها گاهی تعمیدها میبایست مخفیانه و به دور از چشم مردم انجام شود.
به مرور زمان برای راز تعمید حوضچه ای مخصوص در کلیسا تعبیه شد. این حوضچه یکی از مهمترین قسمتهای کلیسا می باشد و رحم کلیسا نامیده می شود که انسانها روحا از آن متولد می شوند. حوضچه از سنگ مخصوص ساخته می شود.
یکی از اهداف تعمید آمرزش از همه گناهان و همچنین گناه اولیه آدم و حوا می باشد که هر انسانی با آن متولد می شود. برای اینکه آزاد شدن از گناه اولیه یک امر مهمی است کلیسا به کودکان و نوزادان این فیض را می بخشد که از گناه اولیه پاک شده و به آنها امکان مبارزه مستمر با گناه را می دهد.
در کتاب مقدس شاهد تعمید کل خانواده هستیم که حتما در آنها کودکان هم بودند. (اول قرنتیان 1:16 ، اعمال 10:47 و 16:33)
مراسم تعمید اینگونه انجام می شود:
آب بوسیله صلیب و روغن مقدس تدهین و مسح می شود و بدن کودک 3 بار به نشانه تثلیث اقدس در آب فرو می رود . اگر امکان اینکه کامل در آب برود نباشد 3 بار بر روی سر و صورت و حسهای پنجگانه او ریخته می شود.
3 بار فرو رفتن در آب و یا ریختن آب همچنین نشاندهنده 3 روزی است که مسیح درفاصله مصلوب شدن تا قیام در قبر ماند.
کلیسای ارتودکس ارامنه پدر تعمیدی دارد شخصی که موظف است در کنار پدر و مادر ،کودک تعمید گیرنده را مطابق آموزه های مسیحیت تعلیم و تربیت کند. پدر تعمیدی میبایست خود تعمید یافته باشد و ایماندار خوبی باشد. او همچنین میبایست ایمان آوردن تعمید گیرنده را در آینده به کلیسا ضمانت کند.
در طی مراسم پدر تعمیدی کودک را در آغوش می گیرد و کشیش از طرف کودک چندین مزمور توبه مانند مزمور 51 را قرائت می کند.
3 بار شیطان را انکار می کنیم و بعد ایمان کلیسا (اعتقادنامه منتسب به رسولان) خوانده و اقرار می شود.
کشیش با چنین کلماتی دعا می کند: “اینک فرزند و خادمت (اسم تعمید گیرنده را می گوید) آمده است تا در نام پدر ، پسر و روح القدس تعمید یافته ، بوسیله خون مسیح از اسارت گناه خریداری شده تا فرزندخواندگی را از پدر آسمانی دریافت کند و هم ارث با مسیح شده مسکن روح الدس گردد. “
اعتقادنامه نیقیه یک تعمید را به رسمیت می شناسد و آن غیر قابل تکرار می باشد زیرا تولد روحانی می باشد. همانطور که یکبار متولد می شویم همینطور هم یکبار باید تعمید بگیریم.
معمولا کلیساهای رسولی تعمید کلیساهای دیگر را که به نام پدر ، پسر و روح القدس انجام داده است می پذیرند.
تعمید میبایست در کلیسا انجام شود مگر در جاهای که کلیسا وجود ندارد و یا اگر شخص تعمید گیرنده خیلی مریض و مشرف به موت است اجازه داده می شود در هر جایی از جمله خانه ها هم انجام شود.
قوانین و رسوم تعمید در کلیساهای ارتودکس تقریبا شبیه هم می باشد.
در کلیسای کاتولیک از قرن 13 م ، تعمید بوسیله پاشیدن آب بر روی کودک (و نه غوطه ور شدن) انجام می پذیرد . همچنین در کلیسای کاتولیک برخلاف کلیساهای ارتودکس که تعمید و مهر شدن (تدهین) را باهم انجام می دهند ، راز مهر شدن بصورت مجزا و در سنین 7-12 سالگی و بوسیله اسقف انجام می شود. با این وجود کلیساهای ارتودکس و کاتولیک تعمید همدیگر را می پذیرند.
بعضی از شاخه های سنتی کلیسای پروتستان بر لزوم تعمید برای نجات و همچنین تعمید کودکان تاکید دارند (مرقس 16:16)
شرایط تعمید در کلیساهای ارتودکس:
1- ایمان به تثلیث اقدس ، خدای پدر ، خدای پسر و خدای روح القدس
2- پدرخوانده ایماندار و تعمید یافته که ضامن تربیت روحانی بچه (شخص تعمید نیافته) در کنار والدین می باشد.
3- اگر تعمید گیرنده بالغ است الزامی است دعای ربانی را حفظ باشد و با با روح توبه و بصورت روزه در مراسم تعمید شرکت کند تا بعد از مراسم با شکم روزه ، بدن و خون خداوند را دریافت کند.
4- تعمید میبایست بوسیله خادم رسمی و مسح شده(تدهین شده) یعنی کشیشان (کاهن) انجام پذیرد.
علت تعمید مسیح:
1- عیسی تعمید یافت تا بر اسرائیل و یحیی تعمید دهنده به عنوان مسیح آشکار شود . (یوحنا 1:31)
2- تعمید عیسی فروتنی خاص پسر خدا را آشکار می سازد.
3- تعمید عیسی نشانه شروع رسمی خدمت او بود.
4- مسیح بوسیله تعمیدش به ایمانداران آموخت که آنها هم نیاز به تعمید دارند.
5- مسیح بوسیله تعمیدش آبهای رود اردن را متبارک ساخت تا بوسیله آن تمام آبهای که ایمانداران در آنها تعمید می یابند متبارک باشد.
تعمید در کلیسای اولیه:
1- تعمید الزامی بود برای بخشیده شدن گناهان گذشته. (اعمال 2:38 – 22:16 و کولسیان 12:2-14)
2- تعمید نشانه پیوستن به کلیسا و ملکوت خدا و شرط لازم برای عضو شدن در کلیسا بود . (اعمال 8:2 – غلاطیان 27:3-29)
3- تعمید نشانه پیروی از عیسی و مسیحی بودن بود. (اعمال 36:8-38 و 31:16-36)
4- نجات بدون تعمید غیر ممکن است. (اعمال 31:16-36 ، 18:8 ، رومیان 3:6-7 و اول پطرس 3:19)
5- تعمید گاهی وسیله ای برای دریافت روح القدس و یا عطایای آن بود. (اعمال 2:38)
6- برای تعمید آب حتما مورد نیاز است. (اعمال 8:36 ، 10:47)
هر کسی که تعمید می یابد میبایست دوره طولانی آمادگی را بگذراند. با آموزه های مسیحیت و تعالیم مسیح و به طور کلی با همه زوایای زندگی مسیحی آشنا شود.ایام آمادگی معمولا با روزه سپری می شد و چون اکثر تعمیدها در عید قیام انجام می شد ، قبل از آن با 40 روز با روزه بزرگ (لنت) به استقبال قیام مسیح و تعمید که خود حیات تازه می باشد می رفتند. گاهی هم تعمیدها در روز پنطیکاست انجام می شد.
انواع تعمید:
کتاب مقدس از سه نوع تعمید صحبت می کند.
1- تعمید آب: تعمید با آب صورت می پذیرد زیرا خود مسیح در رود اردن تعمید یافت.آب سمبل پاکی می باشد ولی آنچه باعث پاک شدن از گناهان می شود آب نیست بلکه خداوند است.
2- تعمید آتش :منظور از آتش ، آتش محبت واشتیاق برای تعمید می باشد. اگر کسی پر از محبت مسیح ، اشتیاق عظیمی برای تعمید داشته باشد ولی امکان آن به دلیل قابل قبول نباشد ، برای او این اشتیاق تا زمانیکه فرصت تعمید مهیا شود تعمید محسوب می شود.
3- تعمید خون : این نوع تعمید ، شهید شدن در راه مسیح می باشد که در قرون 1الی 4 میلادی که جفاها همگیر بودند بسیار اتفاق می افتاد.انسانهای بودند که با وجود اینکه تعمید نداشتند (در دوران آمادگی برای تعمید بسر می بردند)ایمان مسیحی را انکار نمی کردند و شهید شدند. برای این افراد خون آنها برایشان تعمید محسوب می شود. جالب است که کلیسا قدیسین و شهیدانی دارد که فرصت تعمید یافتن حتی نیافتند.
تعميد وظيفه روحانیون
تعمید باید توسط یک روحانی شرعی انجام شود. کتابمقدس به ما نشان میدهد که مسیح خداوند، وظیفه تعمید دادن را به عموم مردم نسپرد، بلکه به رسولانش امر کرد. پیش از صعودش، به رسولان گفت: «پس رفته، همه امتهـا را شاگـرد سازیـد و ایشـان را بـه اسمِ پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید[3]» و در انجیل مرقس 16: 15 و 16 نیز تأیید میشود.
از کتاب اعمال رسولان آشکار است که در کلیسای اولیه، تنها رسولان وظیفه تعمید را بر عهده گرفتند. و آنان این وظیفه را به شاگردانشان یعنی اسقفان و آنان نیز به کشیشان سپردند.
به این دلایل، ما تعیمدی را که توسط یک روحانی انجام نشده باشد نمیپذیریم. شخص روحانی باید روحانی شرعی باشد، یعنی یک اسقف رسولی که اجازه دستگذاری را دارد بر او دست گذاشته باشد. او نباید اخراج یا لعن شده باشد، بلکه باید کشیشی باشد که اجازه انجام راز کلیسایی را دارد.
پس از بیان اینکه تعمید بر عهده روحانیون است، ممکن است با این سؤال مواجه شویم: «چرا کلیسای ارتدکس کسانی را که از کلیسای پروتستان برگشتهاند باز تعمید میدهد؟»
چنین پاسخ میدهیم: ما آنها را با تمام گنجهای روحانی، که به هنگام پذیرش تعمید پروتستانی از دست داده بودند، میآراییم. ما معمولاً از ایشان میپرسیم: «آیا در تعمید خود نجات را پذیرفتهای؟ آیا عدالت، تولد تازه و آمرزش گناهان را پذیرفتهای؟ آیا از نو متولد شدهای؟ اگر این فیضها را به هنگام تعمید در کلیسای پروتستان دریافت نکردهای – از آن جهت که ایمان نداشتی که اینها را به هنگام تعمید دریافت میکنی – پس ما باید این فیضها را از طریق تعمید به تو بدهیم».
دلیل مهم دیگر این است که ما تنها تعمیدی را میپذیریم که توسط روحانی شرعی (کاهن) انجام شده باشد.
ما تعمیدِ دوباره نمیدهیم بلکه عضو تازه را توسط کشیش تعمید میدهیم، و این تعمید نجات و تمام اثرات روحانی را که شخص برای نجات نیاز دارد، را در بر دارد.
با اینکه تعمید پروتستانی به نام تثلیث اقدس انجام شده است، اما به سه دلیل مهم پذیرفته نیست :
(الف) توسط یک روحانی انجام نشده است
(ب) به عنوان راز کلیسایی انجام نشده است
(ج) اثرات روحانی نداشته است
ضرورت تعمید
از ابتدای مسیحیت تا کنون، تعمید برای هر شخص، بلافاصله پس از ایمان آوردن، ضرورت داشته است چنانکه مسیح به ما امر فرمود.
او به رسولانش گفت: «رفته، همه امتهـا را شاگـرد سازیـد و ایشـان را بـه اسمِ پدر و پسر و روحالقدس تعمید دهید[4]». او همچنین فرمود: «هر که ایمان آورده، تعمید گیرد نجات خواهد یافت. اما هر که ایمان نیاورد محکوم خواهد شد[5]». اگر تعمید فقط حکم یک نماد را داشت، خداوند اینچنین بر آن تأکید نمیورزید.
و در مورد عمل کاربردی تعمید؛
· در روز پنطیکاست آنگاه که یهودیان ایمان آوردند، حضرت پطرس فوراً آنان را برای تعمید فراخواند. وی گفت: «توبه کنید و هر یک از شما به اسم یسوع مسیح بجهت آمرزش گناهان تعمید گیرید و عطای روحالقدس را خواهید یافت[6]». در آن روز 3000 نفر تعمید یافتند. بیشک، تعمید دادن چنین جمعیتی، کاری خستهکننده و طاقتفرسا بود و زمان زیادی میطلبید.
اگر تعمید اینقدر برای نجات مهم نبود، رسولان تعمید نمیدادند. و اگر تنها ایمان برای نجات کافی بود، چه نیازی بود که در یک روز رسولان هزاران ایماندار را تعمید دهند؟ برای پطرس رسول راحتتر بود که بگوید: «ای برادران، چون که اکنون ایمان آوردهاید، نجات یافتهاید. بروید، برکت خداوند با شما باشد».
· همان وضعیت را در مورد خواجهسرای حبشی مشاهده میکنیم. او بلافاصله پس از ایمان آوردن خواست تا تعمید یابد و فیلیپس او را تعمید داد و راه خود را به خوشی پیش گرفت[7].
· شائول طرسوسی پس از اینکه ایمان آورد فراخوانده شد تا تعمید یافته از گناهانش پاک شود[8].
· زندانبان فیلیپی و اهل خانهاش فوراً پس از ایمان آوردن تعمید یافتند[9].
· لیدیه، زن ارغوان فروش، پس از آنکه ایمان آورد، خود و اهل خانهاش تعمید یافتند[10].
· وقتی کرنلیوس ایمان آورد، پطرس رسول او را به همراه تمام کسانی که پیام را شنیده بودند تعمید داد. او چنین گفت: «حال که اینان روحالقدس را درست همانند ما یافتهاند، آیا کسی میتواند از تعمیدشان در آب مانع گردد؟[11]».
اگر نجات به واسطه ایمان تنها حاصل میشد، چرا همه آنان که ایمان آورده بودند تعمید یافتند؟
تعمید با فرو رفتن در آب (غسل)
(1) از کتابمقدس آشکار است که حتی در زمان یوحنای تعمیددهنده نیز تعمید با فرو رفتن در آب انجام میشد نه با پاشیدن آب. خود یسوع خداوند نیز برای تعمید به داخل آب فرو رفت.
به همین علت است که کتابمقدس میگوید: «اما یسوع چون تعمید یافت، فوراً از آب برآمد[12]».
(2) همان عبارت «فوراً از آب برآمد» در تعمید خواجهسرای حبشی بوسیله فیلیپس نیز استفاده شده است. کتابمقدس میگوید: «و فیلپس با خواجهسرا هر دو به آب در آمدند. پس او را تعمید داد. چون از آب بر آمدند،روح خداوند فیلپس را برداشته، خواجهسرا دیگر او را نیافت[13]». این نشان میدهد که تعمید با غسل بوده است. اگر تعمید با پاشیدن آب انجام میشد، برای فیلیپس مناسبتر بود که بر خواجه سرا آب بپاشد چراکه روی ارابه بود و دیگر نیازی نبود که هر دو به داخل آب فرو روند.
(3) واژه Baptos [14] به معنای رنگ کردن است. نمیتوان بدون فرو بردن، رنگ کرد.
(4) تعمید، دفن شدن با مسیح و مردن با اوست، چنانکه پولس رسول میگوید: «پس چونکه در موت او تعمید یافتیم، با او دفن شدیم</span[15]» و «با وی در تعمید مدفون گشتید[16]». عمل تدفین نمیتواند انجام شود مگر اینکه در آب فرو رود. و بر آمدن از آب به نشان برخاستن از مرگ با مسیح است، در حالیکه پاشیدن آب نمیتواند این عمل را ظاهر کند.
(5) تعمید، تولد تازه است. تولد یعنی بیرون آمدن از بدن شخص دیگر. در تعمید، این عمل با بیرون آمدنِ بدن از حوضِ تعمید تجلی مییابد، درحالیکه پاشیدن آب نمیتواند نمایانگر تولد تازه باشد.
(6) تعمید، یعنی شستن گناهان، چنانکه پولس رسول گفت[17]. و همانطور که رسول در رساله خود به تیتوس مینویسد: «محض رحمت خود ما را نجات داد به غسل تولد تازه و تازگیای که از روحالقدس است[18]». شستن، با غوطهور شدن در آب همراه است، یعنی غسل و نه پاشیدن آب.
(7) اگر به ساختمان کلیساهای قدیم نگاه کنید، حوض تعمید را در آن مشاهده خواهید کرد که همین نشان میدهد تعمید با غسل انجام میشد نه با پاشیدن آب، چراکه پاشیدن آب نیازی به حوض ندارد.
4-
تعمید کودکان:
کلیسای ارامنه ارتودکس روز 8 م بعد از تولد را روز تعمید می نامد.همانطور که در عهد عتیق در روز8 م فرزندان ذکور میبایست ختنه شوند .(پیدایش باب 17 آیات 10-12) ایمانداران کلیسا این ملت برگزیده و محبوب خدا میبایست عهد و پیمان خود را با مسیح در روز 8 م تولد خود ببندند.
اگر در روز 8 م بعلت مشکلاتی امکان پذیر نیست میبایست هرچه زودتر و حداکثر تا یکسالگی تعمید صورت پذیرد تا کودکان بدون تعمید از دنیا نروند. گناه فرزندانی که بدون تعمید فوت می کنند بر شانه پدر و مادر او خواهد بود.
اگر به تاریخ کلیسای اولیه نگاه کنیم میبینیم که در قرون اول تعمید کودکان و نوزادان مرسوم بود.
در کتاب مقدس در چندین مورد شاهد تعمید کل خانواده هستیم که مسلم است بچه ها از آن مستثنی نیستند. (اعمال 10 ، 16:15 ، 16:32 ، 18:7 ، اول قرنتیان 1:16) همچنین در این خصوص تعالیم پدران اولیه کلیسا نیز وجود دارد.
قدیس Dionysius the Areopagite (قرن 1 و2 ) می نویسد : “رهبران روحانی ما تعمید کودکان را تحکیم بخشیدند”
در قرن 4 م در در جلسه 124 م شورای کارتاژ برای کسانیکه تعمید کودکان را رد می کنند لعنت تعیین شد.
مطابق تعلیم کلیسا ، ایمان کاهن ، والدین و پدر تعمیدی برای اجرا شدن این راز کافی است .همانطور که والدین مستقل از اراده کودک ، برای سلامتی و تربیت جسمی و روانی (فکری) کودک تدارک می بینند به همین صورت میبایست برای نیازهای روحانی او نیز تدارک ببینند.
والدین تغذیه و لباس بچه را بدون درنظر گرفتن اراده بچه تامین می کنند به همین صورت با توجه به اهمیت حیات جاودان برای فرزندشان میبایست او را در این برکت روحانی سهیم سازند.
ما به دلایل زیر بر تعمید کودکان اصرار داریم:
(1) ما نگران حیات ابدی کودکان هستیم چراکه خداوند گفت: «…اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود[19]». پس چگونه میتوانیم کودکان را تعمید ندهیم و آنان را در برابر داوری الهی قرار دهیم؟ چراکه خداوند کودکان را از جملات فوق معاف نکرد.
(2) کودکان بوسیله تعمید، فرصت زندگی در کلیسا و بهره بردن از رازهای مقدس کلیسا را خواهند یافت. آنان همچنین در کلیسا از تمام آثار فیض الهی در زندگی خود برخوردار خواهند شد. بدین وسیله، ما عملاً کودکان را برای زندگی ایمانی آماده میکنیم. اگر کودکان را از کلیسا محروم سازیم، ایمان و آثار فیض را از ایشان سلب مینماییم.
(3) کلام خداوند: «هر که ایمان آورده، تعمید یابد نجات یابد[20]» برای بالغین است که قادر به درک مفهوم ایمان هستند. به همین دلیل و بنابر همین آیه، ما نمیتوانیم بالغینی را که ایمان ندارند تعمید دهیم. اما در مورد کودکان، امر خداوند را اجرا میکنیم که میگوید: «بگذارید کودکان نزد من آیند و ایشان را باز مدارید، زیرا پادشاهی آسمان از آن چنین کسان است[21]».
(4) از نظر ایمان، کودکان همه چیز را میپذیرند و بدان ایمان میآورند؛ آنان ایمان را انکار نمیکنند؛ هنوز شکها و سؤالات و بهانههای بزرگسالان بر آنان تأثیر نگذاشته است. چیزی نیست که آنها را از ملکوت خدا محروم سازد. تعمید کودکان مطابق اصل «نجات رایگان» است.
(5) اگر ما بخواهیم افراط گونه به مسأله ایمان در تعمید توجه کنیم، همچنین باید بسیاری از بالغینی که هنوز درک کافی از حقیقت و عمق ایمان را ندارند محروم کنیم، همچون بسیاری از روستائیان، کارگران، بیسوادان، کم سوادان و تمام کسانی که فکر محدودی دارند و نمیتوانند حقایق عمیق ایمانی را درک کنند. ممکن است بپرسیم: اندازه ایمان چنین اشخاصی چقدر باید باشد؟ آیا باید آنان را نیز همچون کودکان از تعمید محروم کنیم؟
(6) برخی میپرسند: اگر کودک پس از بلوغ ایمان را انکار کند آنوقت چه خواهد شد؟
در آن صورت او مرتد خواهد بود. وی ممکن است با اراده آزاد خود، فیضی را که یافته است رد کند. ما وظیفه خود را نسبت به او انجام دادهایم و سایر موارد به خودش مربوط است. او همانند کسی خواهد بود که به روح شروع کرده است و الان با جسم میخواهد کامل شود[22].
(7) آنان که تعمید کودکان را نمیپذیرند، حقیقتاً ضرورت تعمید برای نجات را انکار میکنند[23]. زیرا اگر آنان ایمان داشته باشند که نجات بوسیله تعمید میسر است، مسأله تعمید کودکانشان نیز مهم خواهد بود.
چه بر سر کودکان تعمید نیافته و بیایمان خواهد آمد؟ آیا آنان بدون ایمان و تعمید نجات خواهند یافت؟
(8) ما کودکان را تعمید میدهیم زیرا کتابمقدس بدان اشاره میکند. کتابمقدس به تعمید تمام بستگان و اهل خانه اشاره میکند و بیشک در میان اهل خانه، کودکان نیز هستند.
(الف) تعمید زندانبان فیلیپی: حضرت پولس و حضرت سیلاس به او گفتند: «به خداوند یسوع مسیح ایمان آور که تو و اهل خانهات نجات خواهید یافت[24]». این بدان معناست که ایمان زندانبان نخستین گام نجات اهل خانه است. به همین دلیل است که بعد از آن نوشته شده: «آنگاه کلام خداوند را برای او و همه کسانی که در خانهاش بودند بیان کردند. در همان ساعت از شب، زندانبان آنها را برداشته، زخمهایشان را شست و بیدرنگ او و همه اهل خانهاش تعمید گرفتند[25]». کتابمقدس کودکان را از سایر اهل خانۀ زندانبان فیلیپی جدا نمیکند بلکه میگوید: «… او و همه کسانی که در خانهاش بودند» که مطمئناً شامل کودکان نیز میباشد.
(ب) در مورد تعمید لیدیه، زن ارغوان فروش، نوشته شده: «و چون او و اهل خانهاش تعمید یافتند[26]».
(ج) پولس رسول فرمود: «خاندان استیفان را نیز تعمید دادم[27]». آیا در تمام خاندان استیفان یک کودک هم نبود؟
(د) کتابمقدس اشاره نکرده که در بین تعداد کثیری از مردم که در روز پنطیکاست تعمید یافتند، کودکان نبودند.
(9) تعمید کودکان امری تاریخی است. در اینجا ما به اختلافنظر میان آگوستین قدیس و جروم قدیس درباره منشأ روح – که آیا آفریده شده یا زاده شده است – اشاره میکنیم.
حضرت آگوستین گفت که روح همراه انسان زاده شد و حضرت جروم گفت که روح آفریده شد. حضرت آگوستین پرسید: «اگر روح آفریده شود، گناه آدم را به ارث نمیبرد. پس چرا ما باید کودکان را تعمید دهیم؟[28]» حضرت جروم نتوانست به این سؤال پاسخ دهد.
(10) هیچ آیهای در مورد منع تعمید کودکان در کتابمقدس دیده نمیشود.
(11) ما کودکان را بر حسب ایمان والدینشان تعمید میدهیم. در این مورد اساساً در کتابمقدس نمونههای زیادی وجود دارد:
(الف) در عهد عتیق، ختنه نماد تعمید است. بنابر عهد بین خدا و ابراهیم، شخص ختنه شده عضو قوم خدا به حساب میآمد[29]. میدانیم که بنا بر امر خدا، ختنه در روز هشتم پس از تولد انجام میشد[30]. پسر هشت روزه در مورد عهد بین خدا و ابراهیم چه میدانست؟ تا چه اندازه از عضو شدن در قوم خدا آگاه بود؟ بیشک، او از آن هیچ اطلاعی نداشت، اما بر پایه ایمان والدینش به چنین عهدی، ختنه میشد. او عضو قوم خدا و وارث وعدههایی میشد که خدا به ابراهیم داده بود. کودک همه اینها را به واسطه ایمان والدینش کسب میکرد.
(ب) عبور از دریای سرخ، یکی از نمادهای تعمید (یا خود تعمید) بود، چنانکه پولس رسول شرح داد[31]. این امر، رهایی از بردگی موت، شیطان و گناه را مهیا کرد. بالغینی که از وعده خدا به موسی آگاه بودند از دریا عبور کردند؛ آنان معنای نجات از بردگی بواسطه دستان خدای قادر مطلق را میفهمیدند، و آنگاه که از دریا عبور کردند (تعمید) نجات یافتند. اما در مورد کودکانی که بوسیله پدران و مادران خود حمل و از دریا عبور کردند چه باید گفت؟ البته آنان نیز از بردگی رهایی یافتند. آنان تعمید گرفتند اما نه بر پایه ایمان خود بلکه ایمان والدینشان، زیرا کودک بودند و از وقایع اطلاعی نداشتند.
(ج) نمونه پرمایه و مهم دیگر، نجات کودکان از طریق خون بره فصح به دست فرشته است که تمام نخستزادگان مصری را کشت. خداوند به موسی امر کرد که یک بز یا گوسفندِ یک سالۀ نرِ سالم را بکشند و خون آن را بر قائمهها و سردر خانهها بپاشند، و گفت: «خون را خواهم دید و از شما به آن سوی خواهم جهید[32]».
خون برۀ فصح نمادی از خون مسیح خداوند بود که از طریق آن نجات را بدست آوردیم، چنانکه پولس رسول فرمود: «زیرا که فصح ما مسیح در راه ما ذبح شده است[33]».
و حال سؤال اینجاست: کودکانی که با خون بره فصح نجات یافتند، چه ایمانی داشتند؟ آنان در مورد عهد بین خدا و موسی یا در مورد فصح و نجات از مرگ از طریق خون بره فصح چه میدانستند؟ بیشک آنان چیزی در این رابطه نمیدانستند، اما از طریق ایمان والدینشان نجات یافتند، والدینی که به خون بره، ثمرات آن و اهمیت خون بره فصح برای نجاتشان ایمان داشتند.
کودکانی که با ختنه شدن، با خون بره فصح و با عبور از دریای سرخ نجات یافتند، تنها پس از بلوغ به تمام آن مسائل عارف شدند. با این حال، نجات را در کودکی بطور رایگان و از طریق ایمان والدینشان دریافت کردند. وقتی کودکان بالغ شدند، عملاً این ایمان را پذیرفتند.
(12) همچنین ما در کتاب مقدس بارها شاهد هستیم که مسیح بوسیله ایمان والدین یا دیگران فرزندان را شفا می دهد . بوسیله ایمان والدین بچه ها برکت می یابند و…. پس چرا بر طبق ایمان والدین ، فرزندانمان را از حیات جاودان که به مراتب مهمتر از شفای جسمانی و برکات می باشد محروم کنیم.
(13) بعضی ها مدعی اند ، که ما فرزندانمان را وقف می کنیم ولی تعمید خودشان باید تصمیم بگیرند. چه فرقی بین آنها است . آیا ما اجازه داریم بجای فرندانمان تصمیم بگیریم تا آنها را وقف خدا کنیم و یا به کلیسای خاصی ببریم ولی اجازه نداریم تعمید را برای آنها بخواهیم!
تعمید مجدد:
تعمید راز مقدسی است که یکبار انجام می پذیرد. تعمید مجدد از نظر کلیسای ارتودکس مردود و محکوم می باشد، همانطور که غیر ممکن است شخصی دو بار جسما تولد یابد.
پولس رسول در خصوص یگانگی تعمید اینچنین می گوید: “۴زیرا یک بدن هست و یک روح، چنانکه فراخوانده شدهاید به یک امیدِ دعوت خویش؛۵یک خداوند، یک ایمان، یک تعمید؛۶و یک خدا و پدر همه که فوق همه، از طریق همه، و در همه است. ” (افسسیان 4 ) و همچنین “۴زیرا آنان که یک بار منوّر گشتند و طعم آن موهبت آسمانی را چشیدند و در روحالقدس سهیم گشتند ۵و نیکویی کلام خدا و نیروهای عصر آینده را چشیدند، ۶اگر سقوط کنند، ممکن نیست بتوان بار دیگر ایشان را برای توبه احیا کرد، چراکه به زیان خود، پسر خدا را باز مصلوب میکنند و او را در انظار همگان بیحرمت میسازند. ” (عبرانیان 6)
یگانه بودن تعمید همچنین در شورای نیقیه هم تاکید شده است :”ایمان داریم … به یک تعمید”
اگر در کودکی تعمید گرفته ایم[34] ، نیازی به تعمید مجدد[35] نیست (تنها یک تعمید- افسسیان 4:5) . تنها باید در سن بلوغ ، معنی آن را بفهمیم و بر اساس انجیل زندگی کنیم.
ثمره تعميد
کلیسای ارتودکس ایمان دارد که بوسیله راز تعمید:
1- از گناه اولیه آدم پاک می شویم.
2- روح القدس را دریافت کرده و معبد روح القدس می شویم.
3- فرزند خوانده خدای پدر می شویم.
4- وارث مسیح و هم ارث با وی می گردیم.
5- عضو بدن مسیح کلیسا می شویم.
(1) نجات توسط تعميد کامل مي شود
اين مطابق است با آن گفته خداوند يسوع مسيح که میفرماید: «هر که ايمان آورد و تعميد يابد نجات خواهد يافت[36]». خداوند نميگويد : «هرکه ايمان آورد نجات مييابد» بلکه او شرط تعميد را در کنار ايمان قرار ميدهد.
پولس رسول میگوید: «… بلکه محض رحمت خود ما را نجات داد به غسل تولد تازه و تازگیای که از روحالقدس است[37]».
و پطرس رسول میگوید: «در ایام نوح انتظار میکشید، وقتی که کشتی بنا میشد، که در آن جماعتی قلیل یعنی هشت نفر به آب نجات یافتند، که نمونه آن یعنی تعمید اکنون ما را نجات میبخشد[38]».
ما برای نجات خود و اعلام مسیحی بودنمان احتیاج به تعمید در نام پدر ، پسر و روح القدس (متی 28:19)[39] داریم. مسیح در انجیل مرقس 16:16می گوید :”هر که تعمید یابد نجات یابد.”
البته مسلم است که همه تعمید یافتگان نجات ندارند و هستند افرادی که قبل از اینکه تعمید یابند در راه خدا شهید شدند و اینها بدون تعمید حتی جزو مقدسین کلیسای جهانی بشمار می آیند ، چون برای خدا شهید شدند[40] .
البته در مورد کسانی که توبه کرده اند و از انجیل اطاعت می کنند و می خواهند تعمید یابند ولی امکان آن وجود ندارد کلیسا می گوید ]کلیسای رسولی [:”همینکه از انجیل اطاعت می کنند و می خواهند تعمید یابند ، تا زمانی که تعمید امکان یابد ، کافی است.”[41] ولی هر موقع تعمید امکان پذیر بود نباید آن را به تعویق انداخت.
وقتی به پهلوی مسیح مصلوب نیزه ای زدند ، آب و خون بیرون آمد که آن سمبلی است از نجات به خون مسیح و تعمید آب .
(2) ما از طريق تعميد، تولد تازه در آب و روح مییابیم
اين مطابق است با آن گفته خداوند يسوع مسيح به نيقوديموس که: «آمين آمين به تو ميگويم، تا کسي از نو زاده نشود، نميتواند پادشاهي خدا را ببيند[42]». خداوند اين فراز را به او توضيح داده ميگويد: «آمين آمين به تو ميگويم، تا کسي از آب و روح زاده نشود نميتواند به پادشاهي خدا راه يابد[43]». و همچنين اضافه میکند: «آنچه از بشر خاکي زاده شود ، بشري است؛ اما آنچه از روح زاده شود روحاني است … باد هر کجا که ميخواهد ميوزد … چنين است هر کس نيز که از روح زاده شود[44]». بدين گونه، خداوند اشاره ميکند که هر که از روح و آب زاده شده، از بالا یعنی از روحالقدس زاده شده است و این همان تولد تازه میباشد.
با اينکه خداوند نگفت: «تا کسي از آب و روح تعميد نگيرد» بلکه گفت : «تا کسي از آب و روح زاده نشود»! شکي نيست که هر دو يک چيز را نشان میدهند، زيرا «زاده شدن از آب» چه معني ديگري ميتواند داشته باشد غير از «تعميد يافتن»، چراکه شخص تعميد گيرنده از بطن [=رحِم] حوض تعميد[45] خارج ميشود و بعلاوه پولس رسول به همين معني اشاره ميکند آنگاه که میگوید:
«… نه به سبب کارهاي نيکويي که کرده بوديم، بلکه از رحمت خويش نجات بخشيد، به غسل تولدي تازه …[46]». و در مورد کليسا ميگويد: «… تا آن را با آبِ کلمه بشويد و اين گونه کليسا را طاهر ساخته تقديس نمايد[47]». رسول، اشاره کرد که غسل [=شستن] در آب (در هنگام تعميد) غسل تولدي تازه و طهارت از گناهان است.
(3) تعميد، گناهان را میشوید
این موافق است با دو آیه فوقالذکر و همچنین سخن حنانیا به شائول طرسوسی [پولس] که از طرف خداوند به او گفت: «حال منتظر چه هستی؟ برخیز و تعمید بگیر و نام او را خوانده، از گناهانت پاک شو[48]». چنانکه مشاهده میکنیم یکی از ثمرات تعمید، شسته شدن از گناهان است.
آنچه بر شائول گذشت واقعاً شگفت انگیز بود: او توسط خود یسوع مسیح خداوند به عنوان رسول غیریهودیان فراخوانده شد و ظرف برگزیدهای بود که باید به خاطر نام او مشقت میکشید[49]. با اینحال، گناهان او توسط رویارویی با خداوند یا با ایمانش یا به خاطر رسالتش بخشیده نشد. او هنوز به تعمید نیاز داشت تا از گناهانش پاک شود.[50] او مطمئناً همواره طهارت از گناهان از طریق تعمید را به خاطر داشت و به همین دلیل در نامه به قرنتیان میگوید: «بعضی از شما در گذشته چنین بودید، اما در نام یسوع مسیح خداوند و توسط روح خدای ما شسته شده، تقدیس گشته و عادل شمرده شدهاید[51]».
(4) در تعمید، آمرزش گناهان وجود دارد
در روز پنطیکاست، آنگاه که یهودیان ایمان آوردند، به پطرس رسول و سایر رسولان گفتند: «ای برادران، چه کنیم؟» و رسولان پاسخ دادند: «توبه کنید و هر یک از شما به نام یسوع مسیح برای آمرزش گناهان خود تعمید گیرید که عطای روحالقدس را خواهید یافت[52]».
اگر ایمان یهودیان برای آمرزش گناهانشان کافی بود، رسول اعظم نمیگفت که باید تعمید بگیرند، بخصوص در چنین روز تاریخی! روزی که کلیسا تأسیس شد؛ در روزی که قوانین مهمی برای نجات مقرر شد.
(5) تعمید یعنی مردن با مسیح و رستاخیز با او
کتابمقدس میگوید: «مزد گناه موت است[53]». راه نجات با مرگ آغاز شد، آنگاه که مسیح برای ما مرد. لازم است که ما نیز با مسیح بمیریم و یا با مرگش همشکل گردیم چنانکه رسول میگوید: «میخواهم مسیح و نیروی رستاخیزش را بشناسم و در رنجهای او سهیم شده با مرگش همشکل گردم[54]». این امر توسط تعمید ممکن است.
رسول میگوید: «آیا نمیدانید همه ما که در مسیح یسوع تعمید یافتیم، در مرگ او تعمید یافتیم؟ پس با تعمید یافتن در مرگ، با او دفن شدیم تا همانگونه که مسیح به وسیله جلال پدر، از مردگان برخیزانیده شد، ما نیز در زندگی نوینی گام برداریم[55]».
و او در تأیید این سخن اینگونه ادامه میدهد: «… با او مردیم … با او دفن شدیم … در مرگی همچون مرگ او یگانه شدهایم… آن انسان قدیمی که ما بودیم، با او بر صلیب شد». در تأیید همین مفاهیم، رسول در نامه به کولسیان میگوید: «و در تعمید، با او مدفون گشتید و با ایمان به قدرت خدا که مسیح را از مردگان برخیزانید، با او زنده شدید[56]».
رسول میگوید: «حال اگر با مسیح مردهایم، ایمان داریم که با او زندگی نیز خواهیم کرد[57]».
بنابراین، تعمید برای نجات الزامی است زیرا به معنای سهیم شدن در مرگ مسیح است. تعمید به معنای ایمان به مرگ و رستاخیز، و اعتراف به این حقیقت میباشد که «مزد گناه موت است».
در باب ششم از رساله رومیان، به دو نکته مهم اشاره شده است :
(الف) این فراز که: «با تعمید یافتن در مرگ با او دفن شدیم» به معنای غسل است، آنگاه که بدن به زیر قبر میرود.
(ب) به نظر میرسد که یکی از نتایج تعمید، بر صلیب شدن انسان قدیم ماست.
(6) یکی دیگر از نتایج تعمید، نو شدن زندگی است.
رسول میگوید: «پس با تعمید یافتن در مرگ، با او دفن شدیم تا همانگونه که مسیح به وسیله جلال پدر، از مردگان برخیزانیده شد، ما نیز در زندگی نوینی گام برداریم[58]». زندگی نوین، همان زندگیایست که با تعمید دریافت میکنیم. پس طبیعت کهنه ما با تعمید تازه میشود. وقتی از آب تعمید بیرون می آییم سمبلی از قیام مسیح و نو شدن زندگی ماست.
(7) در تعمید، مسیح را در بر میکنیم
رسول میگوید: «چراکه همگی شما که در مسیح تعمید یافتید، مسیح را در بر کردید[59]». آیا آیهای مقتدرتر از این وجود دارد تا تأثیر تعمید را نشان دهد؟
ما مسیح را در بر میکنیم … ما عدالت او را در بر میکنیم که به ما از طریق تعمید ارزانی داشته است، و نجات را در بر میکنیم که در تعمید و از طریق خون خود به ما بخشیده است، و تصویر خدا را در بر میکنیم[60] که در اثر گناه نخستین از دست دادهبودیم.
نمادهای تعمید در عهد عتیق که همان مفهوم را میرسانند
(الف) کشتی نوح نمادی از تعمید بود. پطرس رسول میفرماید:
«… در روزهایی که نوح برای خود کشتی میساخت و در آن تعداد کمی یعنی هشت نفر بوسیله آب نجات یافتند. و اکنون هم که تعمید که نمونه تصویر آن است شما را نجات میدهد[61]». ما میگوییم در تعمیدِ آب نجات است، همانگونه که در کشتی نوح، که نماد تعمید است، تمام کسانی که در آن بودند از مرگ طوفان نجات یافتند.
(ب) ختنه یکی دیگر از نمادهای تعمید است. [62]
(ج) نمادی دیگر از تعمید در عهد عتیق، عبور از دریای سرخ است. پولس رسول میگوید: « زیرا ای برادران نمیخواهم که شما بیخبر باشید؛ پدران ما همگی زیر سایه ابر بودند و همگی از دریا عبور کردند، و همگی در ابر و در دریا، در موسی تعمید یافتهاند[63]». چنانکه میدانید، عبور از دریای سرخ، باعث نجات قوم خدا از بردگی فرعون شد. در اینجا پولس رسول به نجات ما از بردگی گناه اشاره دارد. آب در هر دو نمونه دیده میشود. موسی در اینجا نقش کاهن را دارد، به همان صورت که نوح نیز در آن زمان این نقش را داشت.
(د) نماد دیگر از تعمید در عهد عتیق در حزقیال 16: 8 و 9 یافت میشود. در این آیات خداوند به اورشلیمِ گناهکار، که در اینجا نقش انسان سقوط کرده را دارد، میگوید: «و چون از تو گذر كردم بر تو نگریستم و اینك زمان تو زمان محبّت بود. پس دامن خود را بر تو پهن كرده، عریانی تو را مستور ساختم و خداوند یهوه میگوید كه با تو قسم خوردم و با تو عهد بستم و از آن من شدی. و تو را به آب غسل داده، تو را از خونت طاهر ساختم و تو را به روغن تدهین كردم». این آب و این غسل، نمادهای تعمید، و تدهین نماد مسح روحالقدس است. فراز «از آن من شدی» بدین معناست که اورشلیم (یا نفْس انسان) عضو بدن مسیح (کلیسا) شد.
پس در تعمید، نجات و آمرزش گناهان است؛ نه تنها بر اساس آموزههای عهد جدید، بلکه همچنین بر اساس اشارات نمادین عهد عتیق یعنی: ختنه، کشتی نوح و دریای سرخ.
آمرزش گناهانی که در تعمید به دست میآوریم، صراحتاً در اعتقادنامه آمده است: «ما اعتقاد داریم به یک تعمید برای آمرزش گناهان».
(8) از طریق تعمید، عضو کلیسا میشویم
شکی نیست که ختنه در عهد عتیق، نمونه تعمید بود. پولس رسول در مورد یسوع مسیح میگوید: «و در او ختنه نیز شدهاید، به ختنهای که با دست انجام نشده است. این ختنه همانا از تن به در آوردن شخصیت نفسانی است در ختنه مسیح. و در تعمید، با او مدفون گشتید و با ایمان به قدرت خدا که مسیح را از مردگان برخیزانید، با او زنده شدید[64]».
میدانیم که در هنگام ختنه، قسمتی از بدن قطع شده و میمیرد. این نشان از مرگ کامل در تعمید است. ختنه نشانهایست که هرگز محو نمیشود و تعمید نیز بدین گونه است.
همانطور که در هنگام ختنه، خون جاری میشود، تعمید نیز زندگی نوینی است که بر پایه خونِ ریخته شده از بهر ما استوار است. همانگونه که بوسیله ختنه، عضو قوم خدا میشدند[65]، شخص تعمید یافته نیز عضو کلیسا میشود، کلیسایی که بدن خداست.
همانگونه که ختنه ناشده از قوم خدا بیرون رانده میشد[66]، کسی نیز که از آب و روح تولد نیابد وارد ملکوت خدا نخواهد شد[67] چراکه این شخص تعمید نیافته و با مسیح دفن نشده و با او برنخاسته است.
همانطور که ختنه یک امر بایسته از جانب خدا بود، تعمید نیز شرط لازم برای آمرزش گناهان و عضویت در بدن مسیح است. همانگونه که شخص تنها یک بار میمیرد و برمیخیزد و یک بار ختنه میشود، تعمید نیز تنها یک بار انجام میپذیرد و نباید تکرار شود، چراکه شخص تعمید یافته بیش از یک بار با مسیح نمیمیرد.
در مورد ارتباط میان ختنه و تعمید و آمرزش گناهان، پولس رسول به ختنه روحانی اشاره میکند؛ ختنهای که به دست مسیح و نه به دست انسانها انجام شده است. او به تعمید اشاره میکند آنگاه که میگوید: «و در او ختنه نیز شدهاید، به ختنهای که با دست انجام نشده است. این ختنه همانا از تن بهدر آوردن شخصیت نفسانی است در ختنه مسیح … آن زمان که در گناهان و حالت ختنهناشده نفْس خود مرده بودید، خدا شما را با مسیح زنده کرد. او همه گناهان ما را آمرزید[68]».
سؤالات مربوط به تعمید
سؤال 1:اگر تعمید همان تولد تازه است، چرا پس از تعمید یافتن گناه میکنیم؟
تعمید، طبق تعلیم کتابمقدس(رومیان 6:4)، تولد تازه است، اما لغزش ناپذیری را اعطاء نمیکند. ما در تعمید به تولد تازه، حیات نو و فیضهای نو میرسیم، و طبیعت تازه مییابیم. رسول میفرماید: «… محض رحمت خود ما را نجات داد به غسل تولد تازه و تازگیای که از روحالقدس است[69]». چنین طبیعتی، توانایی و استعداد زندگی روحانی را دارد.
لیکن تا زمانیکه در جسم هستیم، از لغزشها در امان نیستیم. در اینجا ما امتحان میشویم و اراده آزاد در انتخاب خوب و بد را داریم زیرا که فیض نو شدن – که در تعمید یافتهایم – آزادی ما را از بین نمیبرد، چراکه شبیه خدا آفریده شدهایم. به همین دلیل، ممکن است شخص پاکدامن هفت بار در روز بیافتد و باز برخیزد. ولی ما لغزش ناپذیری و تاج عدالت را در حیات آتی خواهیم یافت. معلم ما پولس رسول در زمانهای آخر خود بارها گفت: «بعد از این تاج عدالت برای من حاضر شده است که خداوند داور عادل در آن روز به من خواهد داد؛ و نه به من فقط بلکه نیز به همه کسانی که ظهور او را دوست میدارند[70]».
سؤال 2اگر کشیش تعمیددهنده گناهکار باشد، آیا در آن صورت آثار تعمید پابرجا خواهد ماند؟
فیضهایی که در تعمید مییابیم را خدا به ما میدهد نه کشیش، زیرا او کسی نیست جز خادم خداوند. این فیضها برپایه وعدههای خدا استوار است و به کشیش تعمیددهنده ارتباطی ندارد.
– روحانی همانند نامهرسانی است که نامه شادی بخش را برای شما میآورد، اگر او خوشرو یا بدرو باشد فرقی نمیکند، نامهای که به شما میرسد شادی بخش است.
– همچنین میتوانیم کشیش روحانی را با باغبانی مقایسه کنیم که بذرها را بر زمین میکارد تا محصول بار آورد؛ چه او گناهکار باشد و چه پاک، مسأله این است که خود بذرها حیات دارند نه دستهای باغبان.
– ممکن است شما با فنجان زرین یا مسی آب بنوشید، اما آب همان آب است.
در مباحثه در مورد تعمید و ثمراتش، نباید بر روی موضوعات ذهنی که ما را به قضاوت دیگران هدایت میکند – بدون توجه به آن نعمتهایی که خداوند در تعمید، بر مبنای انجیل حقیقی خود، به انسان عطا کرد – دست بگذاریم.
سؤال 3آن دزد روی صلیب چگونه بدون تعمید نجات یافت؟
ما در جواب میگوییم که آن دزد بهترین تعمید را یافت، تعمیدی که همه ما مشتاقش هستیم. تعمید چیست جز مردن با مسیح، چنانکه پولس رسول در رساله رومیان باب 6 به ما میآموزد؟ آن دزد حقیقتاً با مسیح مرد و مرگ او، تعمیدش شد. شهیدانی که به وقت آزارها و شکنجهها به مسیح ایمان آورده و در راه او کشته شدند، اما پیش از کشته شدن فرصت تعمید آب را نداشتند، به همین شکل تعمید خون یافتند. مرگ ایشان به عنوان تعمیدشان به حساب آمد زیرا که همچون آن دزد، با مسیح مردند.
سؤال 4اگر تعمید ضروری است، چرا پولس رسول و سیلاس به زندانبان فیلیپی گفتند: «به خداوند یسوع مسیح ایمان آور که تو و اهل خانهات نجات خواهید یافت[71]» و نگفتند: «ایمان آور و تعمید یاب»؟ آیا همین ثابت نمیکند که ایمان برای نجات کافی است؟
جواب این پرسش این است که هر دو رسول با یک بیایمان صحبت میکردند. اگر او ایمان نمیآورد، هرکاری هم که میکرد نجات نمییافت. پس آنان نخست باید او را به ایمان هدایت میکردند. اگر او ایمان میآورد آنگاه در مورد مسائل ضروری برای نجات صحبت میکردند. به همین دلیل است که در ادامه به این دو واقعه میرسیم:
(الف) «آنگاه کلام خداوند را برای او و تمامی اهل بیتش بیان کردند[72]».
(ب) «خود و همه کسانش فیالفور تعمید یافتند[73]».
بنابراین ما نباید تنها به یک آیه اکتفا کنیم و به سایر آیات مربوطه توجه نکنیم. در کنار آیه مربوط به ایمان زندانبان فیلیپی، باید آیه مربوط به تعمید او را نیز قرار دهیم. و در کنار سخنان رسولان یعنی: «ایمان آور که تو و اهل خانهات نجات خواهید یافت»، همچنین باید سخنان خداوند را قرار دهیم که میگوید: «هر که ایمان آورده، تعمید یابد نجات یابد[74]». به علاوه، تمام آیاتی که مربوط به نجات از طریق تعمید هستند را باید در کنار اینها قرار دهیم، آیاتی همچون اول پطرس 3: 21 و تیتوس 3: 5.
سؤال 5اگر تعمید اینقدر مهم است، آیا پیامبران عهد عتیق تعمید یافتند؟
اگر حکم تعمید در آن زمان وجود داشت، آنان تعمید مییافتند. اما این حکم به مسیحیان داده شد. چرا؟ زیرا تعمید یعنی مردن با مسیح، و مسیح در عهد عتیق هنوز نمرده بود.
پیامبران عهد عتیق، آنچه میتوانستند در عصر خود انجام دهند، کردند یعنی: نمونههای تعمید از جمله ختنه و عبور از دریای سرخ. ایشان همچنان عید فصح را برگزار کردند که نماد خون مسیح بود. ما نباید انتظار داشته باشیم مردم از حکمی اطاعت کنند که برایشان ناآشنا بود.
سؤال 6آیا نجات بوسیله کلام است یا آب؟
آیا گفتار رسول در مورد کلیسا یعنی: «تا آن را به غسل آب بوسیله کلام طاهر ساخته، تقدیس نماید[75]» بدین معناست که چون طاهر شدن بوسیله کلام است، پس نجات نیز بوسیله کلام است؟ و در مورد سایر آیاتی که ضرورت کلام را برای نجات نشان میدهند چه؟ آیاتی همچون: «تولد تازه یافتید نه از تخم فانی بلکه از غیرفانی یعنی به کلام خدا که زنده و تا ابدالاباد باقی است[76]» و «او محض اراده خود ما را بوسیله کلمه حق تولید نمود[77]» و چرا نمیگوید: « بوسیله تولد تازه …. بوسیله تعمید» و «ما را بوسیله تعمید نجات داد»؟
اهمیت آب برای نجات چیست؟
از آنجا که خداوند گفت: «هر که ایمان آورده، تعمید یابد نجات یابد»، پس نجات از این طریق حاصل خواهد شد. اما فراز «هر که ایمان آورد» باید از طریق موعظه و تعلیم حاصل شود، زیرا رسول میگوید: «پس چگونه بخوانند کسی را که به او ایمان نیاوردهاند؟ و چگونه ایمان آورند به کسی که خبر او را نشنیدهاند؟ و چگونه بشنوند بدون واعظ؟[78]».
ابتدا کلام، ایمان را به بار میآورد و سپس با تعمید، نجات و تازگی حیات حاصل میشود. اگرچه نجات و تولد تازه از طریق تعمید حاصل میشود، اما ابتدا باید کلمه باشد تا شخص را به ایمان هدایت نماید و ایمان منجر به تعمید گردد. به همین دلیل رسول میگوید: «ما را بوسیله کلمه حق تولید نمود[79]» و «تولد تازه یافتید … به کلام خدا[80]» بدین مقصود که «کلام» سرچشمهایست که ما را به همه آنها هدایت میکند. و گفتههای رسول در مورد کلیسا یعنی: «تا آن را به غسل آب بوسیله کلام طاهر ساخته، تقدیس نماید[81]» بدین معناست که طاهر شدن با تعمید (یعنی غسل آب) کامل میشود و این از طریق کلام است یعنی موعظه و بشارت کلام که ایمان و تعمید را حاصل میکند.
مشاهده میکنیم که رسول میفرماید: «به غسل آب بوسیله کلام» و نمیگوید: «به غسل آب یعنی کلام». اگر غسل آب به معنای کلام باشد، در آن صورت نیازی به تکرار نبود. اما «غسل آب بوسیله کلام» به معنای غسل آب است که در اثر کلام انجام میپذیرد. بدون کلام و اثرات آن مردم نمیتوانند غسل آب یعنی تعمید یابند.
همچنین مشاهده میکنیم که در فرازهای زیر به کلمه «ایمان» اشاره نشده است: «تولد تازه یافتید …. به کلام خدا» و «ما را بوسیله کلمه حق تولید نمود». آیا کلام بدون ایمان برای تولد تازه کافی است؟ ممکن نیست! واژه «ایمان» بیان نشده است زیراکه خود متن این مفهوم را میرساند.
وقتی مفهومشان در خود متن آشکار است، نیازی نیست که کلمات هر بار تکرار شوند. ما نمیتوانیم هر بار کلماتی چون: کلام، ایمان، تعمید، تولد تازه را تکرار کنیم. موعظه کلام اهمیت خود را دارد و کسی منکر آن نیست. اما با این حال، نمیتوان در مورد همه گفت: «بوسیله کلمه حق تولید شده» خواه ایمان داشته باشد خواه نداشته باشد. در مورد تعمید نیز به همین گونه است.
فراز «غسل آب بوسیله کلام» دو چیز را نشان میدهد: کلام و تعمید. توجه کنید که به کلمه «ایمان» اشاره نشده است زیرا خود متن گویای آن است.
آیا فقدان کلمه ایمان در افسسیان 5: 26، یعقوب 1: 18 و اول پطرس 1: 23 به این معناست که ایمان مهم یا ضروری نیست؟ البته که نه. گاهی نبود یک کلمه آن را بیاهمیت نمیسازد، بلکه متن به خودی خود گویا است. کلمه «تعمید» نیز چنین است.
سؤال 7جایگاه آب در نجات و تولد ثانوی چیست؟
(الف) اگرچه واژه «آب» در فراز «ما را بوسیله کلمه حق تولید نمود» و «تولد تازه یافتید …. به کلام خدا» ذکر نشده است، لیکن در سخنان خداوند به وضوح آمده است: «اگر کسی از آب و روح مولود نگردد، ممکن نیست که داخل ملکوت خدا شود[82]». در این آیه مشخص است که تولد تازه با آب است، آب به معنای واقعی و نه نمادین.
(ب) همچنین زمانیکه کرنلیوس و همراهانش ایمان آورده به کلیسا ملحق شدند، این امر دیده میشود. در این مورد، مردان عادل بوسیله خدا به ایمان دعوت شدند: فرشتهای بر کرنلیوس ظاهر شد و پطرس رویایی دید و حکم خداوند را شنید. سپس حضرت پطرس کلام را به ایشان موعظه کرد و روحالقدس بر همه کسانی که پیام را شنیدند نازل شد[83] و آنان به زبانها سخن گفتند.
آیا این برای تولد ثانوی آنان کافی بود؟ آیا حضرت پطرس میتوانست به آنان بگوید: «این تولد تازه بر همگی شما مبارک است؟» خیر بلکه حضرت پطرس پس از همه اینها بدیشان گفت: «حال که اینان روحالقدس را درست همانند ما یافتهاند، آیا کسی میتواند از تعمیدشان در آب مانع گردد؟ پس دستور داد ایشان را در نام یسوع مسیح تعمید دهند[84]».
نویسنده کتاب اعمال رسولان در مورد این واقعه چنین شرح میدهد: «امتها نیز کلام خدا را پذیرفتهاند[85]». در اینجا اهمیت آب در کنار اهمیت کلمه دیده میشود و واژه «آب» به معنای «کلمه» نیست آنگونه که برخی در رساله افسسیان اشتباه فهمیدند.
(ج) نمونه مبرهن دیگر، تعمید خواجه سرای حبشی است. وقتی او ایمان آورد، کتابمقدس میگوید: «و چون در عرض راه به آبی رسیدند، خواجه گفت: “اینک آب است! از تعمید یافتنم چه چیز مانع میباشد؟” فیلپس گفت: “هر گاه به تمام دل ایمان آوردی، جایز است.” او در جواب گفت: “ایمان آوردم که یسوع مسیح پسر خداست.“ پس حکم کرد تا ارابه را نگاه دارند و فیلپس با خواجهسرا هر دو به آب فرود شدند. پس او را تعمید داد[86]».
این تعمید نیز همانند تعمید کرنلیوس و همراهانش، با آب انجام شد؛ تعمید با آب واقعی بلافاصله پس از موعظه کلام ضروری بود. در این مورد نیز «آب» برابر «کلام» نبود. اگر خواجه سرا با کلام از نو متولد میشد و با کلام غسل میگرفت، دیگر چه نیازی به آب بود؟
اهمیت آب و نمادهای آن در کتابمقدس
به منظور درک بیشتر که چرا آب برای غسل و تولد تازه طی راز تعمید انتخاب شده است، باید یادآوری کنیم که حتی در آغاز آفرینش، میان آب و حیات ارتباط وجود داشت. کتابمقدس میگوید: «روح خدا سطح آبها را فرو گرفت[87]». و خدا گفت: «آبها به انبوه جانوران پر شود و پرندگان بالای زمین بر روی فلك آسمان پرواز كنند[88]». پس حیات از آب بیرون آمد و ما میتوانیم ارتباط میان آب، حیات و روح خدا را مشاهده نماییم.
همچنین در عهد عتیق میخوانیم که خدا خود را به آب تشبیه میکند آنگاه که مردم را سرزنش کرده میگوید: «زیرا قوم من دو كار بد كردهاند. مرا كه چشمه آب حیاتم ترك نموده و برای خود حوضها كندهاند، یعنی حوضهای شكسته كه آب را نگاه ندارد[89]». این همبستگی همچنین در کلام مسیح خداوند دیده میشود: «”کسی که به من ایمان آورد، چنانکه کتاب میگوید، از بطن او نهرهای آب زنده جاری خواهد شد”. اما این را گفت درباره روح که هر که به او ایمان آرد او را خواهد یافت زیرا که روحالقدس هنوز عطا نشده بود، چونکه یسوع تا به حال جلال نیافته بود[90]».
این سخنان همانند سخنان خداوند در مورد خودش هستند آنگاه که با زن سامری راجع به آب حیات مباحثه میکرد: «لیکن کسی که از آبی که من به او میدهم بنوشد، ابداً تشنه نخواهد شد، بلکه آن آبی که به او میدهم در او چشمه آبی گردد که تا حیات جاودانی میجوشد[91]».
بنابراین آب نمادی از حیات و گاهی نماد خود روحالقدس است. چه زیباست آن وحی الهی در اولین مزمور در مورد مرد پاکدامن: «پس مثل درختی نشانده نزد نهرهای آب خواهد بود، كه میوة خود را در موسمش میدهد، و برگش پژمرده نمیگردد و هر آنچه میكند نیکانجام خواهد بود[92]». این میوه، همان ثمره روحالقدس است.
ارتباط میان آب، حیات و روحالقدس در کتابمقدس از کتاب پیدایش آغاز میشود (1: 2) و تا انتهای کتاب مکاشفه یوحنا ادامه مییابد: «من به هر که تشنه باشد، از چشمه آب حیات، مفت خواهم داد[93]» و «و نهری از آب حیات به من نشان داد که درخشنده بود، مانند بلور و از تخت خدا و بره جاری میشود[94]» و «… و هر که تشنه باشد، بیاید و هر که خواهش دارد، از آب حیات بیقیمت بگیرد[95]». در عبور از دریای سرخ، آب توأماً نماد حیات و موت بود؛ موت انسان اسیر و حیات انسان آزاد که از آب خارج میشود.
در پنجشنبه مقدس[96] آب به نشان پاکی است. به همین علت است که خداوند پس از شستن پاهای رسولان گفت: «… و شما پاک هستید[97]».
مزمورنویس میگوید: «دستهای خود را در صفا میشویم[98]».
این پاکی و طهارت، غسلِ تولد تازه همراه با کلام است؛ پاکیای که در غسلِ تولد تازه یعنی تعمید به دست میآوریم چنانکه رسول میگوید: «و بدنهای خود را به آب پاک غسل داده، نزدیک بیاییم[99]».
آب و خون
وقتی روی صلیب، یکی از سربازان به پهلوی مسیح نیزه زد: «در دم خون و آب از آن روان شد[100]». در این امر، حکمت الهی چه بود؟ از پهلوی او خون جاری شد تا به ما نشان دهد که بازخرید شدهایم. اما چگونه بازخرید میشویم؟ از طریق آب در تعمید. بنابراین، خروج توأم خون و آب از پهلوی مسیح، رهایی ما را معلوم میسازد. ما خون مسیح را، که از گناهانمان طاهر میسازد، از طریق آب دریافت میکنیم. و چه زیباست که در راز عشای ربانی، خون و آب مخلوط میشوند.
یوحنای رسول، شاگرد محبوب، که شاهد خروج خون و آب بود، موضوع را روشن ساخته میگوید: «زیرا سه شاهد وجود دارد: روح و آب و خون؛ و این سه با هم توافق دارند[101]». این آیه رستگاری را شرح میدهد. رستگاری به واسطه خون (خون مسیح) به ما داده شد و ما شایستگی دریافت آن را از طریق تولد تازه از آب و روح به دست میآوریم. پس این سه یعنی روح و آب و خون در تعمید فراهم میآیند.
سؤال 8آیا آب تمام این اثرات را دارد؟
(الف) این سؤال مرا به یاد اعتراض نعمان سریانی میاندازد که الیشع از او خواست تا خود را در اردن بشوید تا پاک شود. او نمیتوانست باور کند که مشکل آنقدر ساده است که با شستن در آب حل میشود، بخصوص اینکه در دمشق رودهای بهتری وجود داشت[102]. اما وقتی او اطاعت کرد و خود را شست، بواسطه ایمانش پاک شد. نبی به نعمان حکم کرد که خود را در رود اردن بشوید، همان رودی که یوحنای تعمیددهنده بعداً در آن تعمید میداد (متی 3: 6). آیا ما باید همانند نعمان گمان کنیم که آب نمیتواند چنین تأثیراتی داشته باشد؟
خدا مطابق رأی اراده خود به ما فیض میبخشد. در این مورد، فیض در خود آب رود اردن نبود بلکه در قوت تطهیری بود که خدا بدان بخشیده بود. در مورد تعمید نیز چنین گفته میشود.
(ب) زمانیکه خداوند کور مادرزاد را شفا داد، گِل را روی چشمانش قرار داده گفت: «برو در حوض سیلوحا (که به معنی مرسلاست) بشوی. پس رفته شست و بینا شده، برگشت[103]». با ایمان بود که کور مادرزاد بینا شد، اما خدا چنین اراده فرمود که او را از طریق آب بینا کند (و تعمیدْ بینایی روحانی است). باشد که اراده خدا چنانکه خود میخواهد کرده شود.
(ج) بعلاوه، ما در جواب این سؤال میگوییم که آبِ تعمید تنها یک آب معمولی نیست و شخص تعمید یافته نیز تنها از آب متولد نشده بلکه از آب و روح. روحالقدس آب تعمید را تقدیس میکند و به آن طبیعت خاصی میبخشد چنانکه هرکه در آب فرو میرود از آب و روح متولد میشود.[104] پس شخص تعمید یافته شایستگی رهایی بواسطه خون مسیح را پیدا میکند. وقتی او در این آب فرو رفت، با مسیح مدفون شد و در مرگ او شریک شد تا شایستگی شراکت در رستاخیز او را نیز پیدا کند. به همین دلیل است که در تقدیس آب تعمید، روغن مسح، یعنی روغن روحالقدس را در آن میریزیم. بنابراین آب بواسطه روحالقدس تقدیس میگردد. هرکه از این آب زاده شود، از آب و روح زاده شده است.
در تقدیس آب تعمید، شخص روحانی مناجات تقدیس آب را میخواند و روحالقدس را فرا میخواند. او همچنین عبارات خاصی از کتابمقدس را قرائت میکند. از این رو آب تعمید که ما را پاک میکند بواسطه کلام تقدیس میشود.
سؤال 9بهتر نیست بگوییم تعمید، رستاخیز با مسیح است و نه مردن با مسیح؟
تعمید، مردن با مسیح و رستاخیز با اوست چنانکه پولس رسول در رساله به رومیان شرح میدهد: «زیرا اگر بر مثال موت او متحد گشتیم، هرآینه در قیامت وی نیز چنین خواهیم شد[105]» و «پس هرگاه با مسیح مردیم، یقین میدانیم که با او زیست هم خواهیم کرد[106]». در این مورد کسی نباید به تفکرات خود متوسل و از تعلیم کلیسا دور شود و بگوید که مردن بیفایده است اما رستاخیز سودمند است. کتابمقدس میگوید: «آیا نمیدانید که جمیع ما که در مسیح یسوع تعمید یافتیم، در موت او تعمید یافتیم؟ پس چونکه در موت او تعمید یافتیم، با او دفن شدیم تا آنکه به همین قسمی که مسیح به جلال پدر از مردگان برخاست، ما نیز در تازگی حیات رفتار نماییم[107]». پولس رسول در رساله به کولسیان نیز تکرار کرده میگوید: «و با وی در تعمید مدفون گشتید که در آنهم برخیزانیده شدید به ایمان بر عمل خدا که او را از مردگان برخیزانید[108]». از این آیات مشخص است که تعمید هم موت و هم رستاخیز است.
بواقع کسانیکه موت مسیح را خوار میشمارند نمیتوانند از برکات رستاخیز برخوردار شوند.
ممکن است سؤال شود: چرا در تعمید موت هست و اهمیت آن چیست؟
(الف) شراکت با مسیح خداوند. پولس رسول نگفت که تنها در قدرت رستاخیز او شریک میشود بلکه گفت: «میخواهم مسیح و نیروی رستاخیزش را بشناسم و در رنجهای او سهیم شده، با مرگش همشکل گردم[109]» و « با مسیح مصلوب شدهام[110]». فراز «مردن با مسیح» بارها در نامه رومیان تکرار شده است (باب 6).
(ب) طبیعت فاسد انسان (انسان کهنه) باید در تعمید بمیرد و طبیعت تازه را در بر کند. به همین دلیل است که رسول در سخنان خود از مصلوب شدن انسان کهنه در تعمید سخن میگوید. در همان باب از رساله رومیان میفرماید: «زیرا این را میدانیم که انسانیت کهنه ما با او مصلوب شد تا جسد گناه معدوم گشته، دیگر گناه را بندگی نکنیم. زیرا هر که مرد، از گناه مبرا شده است[111]». اینجا فایده مرگ آشکار میشود. برخلاف گمان برخی، موت مضر نیست، بلکه برای ما بهتر است که طبیعت کهنه بمیرد تا بتوانیم با طبیعت تازه رستاخیز نماییم، طبیعتی که شبیه خدا است. چراکه طبیعت فاسد قدرت رستاخیز با مسیح را ندارد. لازم است که طبیعت کهنه بمیرد تا زندگی کند.
(ج) با شراکت در مرگ او اعتراف میکنیم که محکوم به موت و در گناهان خود مرده بودیم و مسیح به جای ما مرد و مدفون گشت. و چون مزد گناه موت است، با او در تعمید مدفون میشویم. بدین روش شایستگی برکات رستاخیز مسیح را بدست میآوریم.
(د) بدیهی است که برای رستاخیز نخست باید بمیریم. هرکه در تعمید با مسیح قیام میکند نخست باید با او بمیرد. اگر نمیرد چگونه رستاخیز کند؟
سؤال 10چرا کسی که والدینش تعمید یافته و از گناه آدم مبرا شدهاند، باید همانگونه تعمید یابد تا از این گناه آزاد شود؟
ما مجازات موت را از والدین خود به ارث نمیبریم که با تعمید آنان، ما نیز نجات یابیم، بلکه آن را مستقیماً از آدم و حوا – یعنی نخستین انسانها – به ارث میبریم،. ما نسل آدم هستیم. وقتی طبیعت آدم گناه کرد و به مرگ محکوم شد، همه چیز در نسل او فانی شد. ما از نسل آدم و تحت مجازات مرگ هستیم. لذا نه تنها قائن، هابیل و شیث، بلکه همگی فرزندان نسل آدم به مرگ محکوم شدند. در مورد این، کتابمقدس میگوید:
«پس همانگونه که گناه به واسطه یک انسان وارد جهان شد، به واسطه گناه، مرگ آمد، و بدین سان مرگ دامنگیر همه آدمیان گردید، از آنجا که همه گناه کردند[112]» و همچنین میگوید: «و چنانکه در آدم همه میمیرند در مسیح نیز همه زنده خواهند گشت[113]». از این رو، مرگ مجازاتی برای تمامی نسل انسان، یعنی بنی آدم بود. هر انسان متولد شدهای محکوم به مرگ است زیرا نسل آدم است.
نجات از مرگ، یک نجات شخصی است، خواه والدین آن را پذیرفته و خواه نپذیرفته باشند. این نجات به توبه و ایمان به تعمید و خون مسیح و دیگر برکات وفیضها نیاز دارد. هیچ والدی بیگناه نیست. مزمورنویس میگوید: «اینك در معصیت سرشته شدم و مادرم در گناه به من آبستن گردید[114]».
ما در گناه متولد میشویم تا زمانیکه از بند فساد رهایی یابیم (رومیان 8: 21). زمانیکه شیپور به صدا در آید و مردگان برخیزند.
سؤال 11: آیا ممکن است تعمید تکرار شود؟ آیا در «اعتقادنامه نیقیه» گفته نمیشود: «ما اعتقاد داریم به یک تعمید برای آمرزش گناهان»؟ و در کتابمقدس گفته نشده: «یک تعمید[115]»؟
جواب: درست است که نوشته شده: «یک تعمید» لیکن باید کل آیه خوانده شود: «یک ایمان، یک تعمید».
هرجا که یک ایمان باشد، یک تعمید نیز خواهد بود.
ما هرگز نمیتوانیم کسی را که در کلیسای همایمانمان تعمید یافته، دوباره تعمید دهیم.
لیکن تعمید باید توسط روحانی شرعی، که اقتدار کهانتی دارد و میتواند راز تعمید را انجام دهد، صورت پذیرد. همچنین تعمید، منوط به ایمان شخص به تمام تأثیرات این تعمید است. [116]
سئوال 12 : آیا تعمید برای مردگان مطابق اول قرنتیان 15:29 مورد قبول است؟
بعضی مرتدین مثل مورمونها این عمل را انجام می دهند ولی کلیسای ارتودکس و سایر کلیساهای راستین چنین عمل را درست نمی دانند.
امكان دارد كه برخی از مسیحیان كلیسای قرنتس بجای ایماندارانی كه بدون غسل تعمید مُرده بودند تعمید میگرفتند. ولی در هیچ جای دیگری در عهدجدید اشارهای به این رسم نشده است.(- پولس رسول هم در اینجا راجع به اینكه آیا این كار آنها خوب و یا بد است، چیزی نمیگوید. تا آنجا كه میدانیم، در هیچ گروه و كلیسای دوره رسولان نیز این رسم رواج نداشت.)
کلیسای رسولان این نوع تعمید را نمی پذیرد چون مطابق سنت کلیسا و تعالیم پدران کلیسا نمی باشد.
جمع بندی:
1- راز تعمید بوسیله منجی مان عیسی مسیح که خود از یحیی تعمید دهنده در رود اردن تعمید یافت ،تحکیم شده است .
2- به وسیله تعمید انسان از گناه اولیه پاک می شود. بچه (کسیکه تعمید نگرفته است اینگونه نامیده می شود) فرزند خدا می گردد و مسیح را به عنوان یک پوشش روحانی و قدرتمند در بر می کند.
3- تعمید نباید به یک جشن ملی یا عادت خانوادگی تبدیل شود بلکه باید با جدیت برای دریافت برکات آن خود را آماده کرد.
4- تعمید میبایست در کلیسا انجام شود (کلیساهای ارتودکس تدهین می شوند) مگر در حالت های مستثنی که می تواند در خانه هم انجام شود.
5- شی و ماده تعمید آب است ، مستقل از نوع آن (چشمه ، رود ، دریا) و کیفیت آن (شفاف یا کدر).
6- در زمان تعمید بچه در نام تثلیث اقدس سه بار در حوضچه تعمید فرو می رود به نشانه مرگ ، تدفین و قیام مسیح. برای افراد بالغ فقط بر روی صورت و حسهای پنجگانه آب پاشیده می شود.
7- میبایست در انتخاب پدرتعمیدی دقت کافی داشت . او میبایست توانایی تعلیم بر تعمید گیرنده را داشته باشد.
8- اگر تعمید گیرنده در سن بلوغ می باشد ، میبایست دوره منظم روحانی را پشت سر بگذارد. ولی کودک این دوره را میبایست در طی رشد خود زیر نظر والدین و پدرتعمیدی خود بیاموزد.
9- هیچ شخصی بجز کاهن اجازه انجام تعمید را ندارد. زیرا این اقتدار و اجازه از طرف رسولان بوسیله دستگذاری به کشیشان رسیده است.
10- تعمید مجدد ممنوع می باشد زیر انسان یکبار متولد می شود و تعمید راز مولود شدن می باشد.
11- برای شخص تعمید گرفته می توان نام تازه ای انتخاب کرد. نام تازه ای به عنوان انسان تازه ای که در مسیح مولود شده است.
12- بعد از مراسم راز تعمید صلیبی با نخهای سفید قرمز می توان استفاده کرد.(سمبلی از خون و آبی که در موقع مصلوب شدن از پهلوی مسیح بیرون آمد ). همچنین میبایست حوله ای مخصوص پاک کردن شخص تعمید گیرنده باشد. رسم است که این حوله به پاکی نگهداری شود.
13- اگرچه در طی روزهای از سال نمی شود راز ازدواج را انجام داد ولی هیچ محدودیتی برای انجام رازتعمید در هیچ روز سال وجود ندارد.
14- زنان حامله هم می توانند تعمید بگیرند ولی تعمید شامل بچه آنها نمی شود.
15- شخص با تعمید در کلیسای ارتودکس عضو کلیسای ارتودکس و همچنین عضو کلیسای جهانی عیسی مسیح می شود و به عنوان عضو کلیسای ارتودکس میبایست برای این کلیسا دعا کند و تمام توان خود را در جهت رشد و خدمت به آن بگذارد.
16- برای گناهانی که بعد از تعمید صورت می پذیرد راز توبه (اعتراف ) مقرر شده است. بعضی از پدران کلیسا اعتقاد داشتند که بعد از تعمید تنها یکبار یک گناه بخشیده می شود و برای بار دوم بخشیده نمی شود. شاید کمی سخت گیرانه باشد ولی نشاندهنده غیرت آنها برای تقدس و عمق توبه آنها بود .
17- بلافاصله بعد از راز تعمید راز مهر شدن (تدهین) صورت می پذیرد.
[1] متی 28: 19
[2] فرو رفتن کامل در آب
[3] متی 28: 19
[4] متی 28: 19
[5] مرقس 16:16
[6] اعمال 2: 38
[7] ر.ک. اعمال 8: 36-39
[8] ر.ک. اعمال 22: 16
[9] اعمال 16: 23
[10] ر.ک. اعمال 16: 14، 15
[11] اعمال 10: 44 و 47
[12] متی 3: 16 و مرقس 1: 10
[13] اعمال 8: 38، 39
[14] Baptos (βάφως)
[15] رومیان 6: 4
[16] کولسیان 2: 12
[17] ر.ک. اعمال 22: 16
[18] تیتوس 3: 5
[19] یوحنا 3: 5
[20] مرقس 16:16
[21] متی 19: 14
[22] ر.ک. غلاطیان 3:3
[23] ر.ک. مرقس 16:16
[24] اعمال 16: 31
[25] اعمال 16: 32 و 33
[26] اعمال 16: 15
[27] اول قرنتیان 1: 16
[28] رساله 167 آگوستین به جروم فصل اول، قسمت اول (سال 415)
[29] ر.ک. پیدایش 17: 11
[30] ر.ک. پیدایش 17: 12
[31] ر.ک. اول قرنتیان 10: 2
[32] خروج 12: 13
[33] اول قرنتیان 5: 7
[34] ایماندارنی که معتقدند :1- تعمید جایگزین ختنه شده است .2- فرزندان خود را نباید از کودکی از برکات خدا محروم کرد (متی 19:14) 3-و معتقدند که خانواده های مسیحی در قرون اول با بچه هایشان همگی تعمید می گرفتند (اعمال 16:32) ، به تعمید در کودکی معتقدند.
[35] تعمید برای عوض کردن کلیسا و عضو کلیسای جدید شدن اشتباه است . تعمید برای پیوستن به مسیح است نه برای عضو یک کلیسای خاص شدن!
[36] مرقس 16: 16
[37] تیتوس 3: 5
[38] اول پطرس 3: 20،21
[39] مطابق کتاب “دیداکه” مسیحیان اولیه هم در نام پدر ، پسر و روح القدس تعمید می یافتند و تعمید فقط در نام عیسی ، مطابق ایمان کلیسا نیست.
[40] در سرودهای کلیسای ما می گوید:”این افراد به خون خود تعمید یافتند” – تعمید مرگ یا خون (مرقس 10:38)
[41] طبق این دیدگاه: کسانیکه قصد و آرزوی تعمید دارند ولی واقعا شرایطش مهیا نیست ، برای آنها تا زمانیکه فرصت تعمید پیش بیاید “آرزوی تعمید” آنها برایشان “تعمید” محسوب می گردد البته اگر واقعا مسیحی کتاب مقدسی باشند.
[42] یوحنا 3:3
[43] یوحنا 3: 5
[44] یوحنا 3: 8 و 6
[45] کلیساهای رسولی حوضچه ای برای غسل تعمید دارند که به رحم مادر تشبیه شده است چون کلیسا مادر ایمانداران است.
[46] تیتوس 3: 5
[47] افسسیان 5: 26
[48] اعمال 22: 16
[49] ر.ک. اعمال 9: 15، 16
[50] کسانیکه به دلایل مورد قبول نمی توانند تعمید بگیرند ، مطابق ایمان کلیسا برایشان تعمید محسوب می شود (میل به تعمید) تا زمانیکه فرصت تعمید پیش بیاید.
[51] اول قرنتیان 6: 11
[52] اعمال 2: 37،38
[53] رومیان 6: 23
[54] فیلیپیان 3: 10
[55] رومیان 6: 3،4
[56] کولسیان 2: 12
[57] رومیان 6: 8
[58] رومیان 6: 4
[59] غلاطیان 3: 27
[60] ر.ک. پیدایش 1: 26
[61] اول پطرس 3: 20،21
[62] تعمید جایگزین ختنه شده است.
[63] اول قرنتیان 10: 1،2
[64] کولسیان 2: 11،12
[65] ر.ک. پیدایش 17: 7
[66] ر.ک. پیدایش 17: 4
[67] ر.ک. یوحنا 3: 3 و 5
[68] کولسیان 2: 11 و 13
[69] تیتوس 3: 5
[70] دوم تیموتائوس 4: 8
[71] اعمال 16: 31
[72] اعمال 16: 32
[73] اعمال 16: 33
[74] مرقس 16:16
[75] افسسیان 5: 26
[76] اول پطرس 1: 23
[77] یعقوب 1: 18
[78] رومیان 10: 14
[79] یعقوب 1: 18
[80] اول پطرس 1: 23
[81] افسسیان 5: 26
[82] یوحنا 3: 5
[83] اعمال 10: 44
[84] اعمال 10: 47، 48
[85] اعمال 11: 1
[86] اعمال 8: 36- 38
[87] پیدایش 1: 2
[88] پیدایش 1: 20
[89] ارمیا 2: 13
[90] یوحنا 7: 38، 39
[91] یوحنا 4: 10- 14
[92] مزامیر 1: 3
[93] مکاشفه 21: 6
[94] مکاشفه 22: 1
[95] مکاشفه 22: 27
[96] آخرین پنجشنبه روزه بزرگ، یادآور شستن پای شاگردان
[97] یوحنا 13: 10
[98] مزامیر 26: 6
[99] عبرانیان 10: 22
[100] یوحنا 19: 34
[101] اول یوحنا 5: 7، 8
[102] ر.ک. دوم پادشاهان 5: 10- 12
[103] یوحنا 9: 6، 7
[104] آب در حوضچه تعمید بوسیله صلیب و روغن مناسب تبرک پیدا می کند.
[105] رومیان 6: 5
[106] رومیان 6: 8
[107] رومیان 6: 3، 4
[108] کولسیان 2: 12
[109] فیلیپیان 3: 10
[110] غلاطیان 2: 20
[111] آیات 6 و 7
[112] رومیان 5: 12
[113] اول قرنتیان 15: 22
[114] مزامیر 51: 5
[115] افسسیان 4: 5
[116] در اینگونه موارد نظر اسقف تعیین کننده خواهد بود.